عیب جویی ،سخن چینی ،بهتان
بهتان
بهتان عبارت است از نسبتى که به مسلمانى داده مىشود و در او نیست و او از ان نسبت ناخشنود مىشود.
پیامبر اکرم(ص) درباره بزرگى این گناه فرمودند:
کسى که به زن و یا مرد مؤمنى بهتان زند یا درباره او چیزى گوید که در او نیست خداوند او را بر تلى از آتش مىنهد تا از آن چه درباره او گفته است خارج شود از عهده گناهش برآید.
بهتان گناهى است که همه نتایج سوء غیبت را داراست، زیرا موجب ناامنى اخلاقى جامعه مىشود. با رواج بهتان هیچ کس درباره آبروى خود در ایمنى نخواهد بود. کسى که مؤمنى را به ارتکاب عملى خلاف متهم مىکند آبروى او را مىبرد. بىخبرى کسى که به او تهمت مىزنند از بىخبرى کسى که غیبت او را مىکنند بیشتر است، زیرا غیبت شنونده از عیوب خود آگاه است ولى کسى که به او تهمت مىزنند عملى را به او نسبت دادهاند که او مرتکب نشده است و روح او از آن بىخبر است. بنابراین ظلمى که با تهمت بر کسى روا داشته مىشود، بسیار بزرگ است.
هر چقدر عملى که به یک مؤمن نسبت داده مىشود زشتتر باشد، آسیبى که به آبروى او وارد مىشود بیشتر است. ولى به هر حال کسى که بهتان مىزند به خود و خدا و دیگران خیانت کرده است.
در قرآن کریم آمده استادامه مطلب
و من یکسب خطیئة او اثما ثم یرم به بریئا فقد احتمل بهتانا و اثما مبینا؛
و هر کس خطا یا گناهى مرتکب شود سپس آن را به بىگناهى نسبت دهد قطعا بهتان و گناه آشکارى بر دوش کشیده است.
در آیاتى که پیش از این آیه آمده است از تهمت زنندگان با این تعابیر یاد شده است: الذین یختانون انفسهم و خواناً اثیما.
سخن چینى
سخن چینى یا نمیمه یعنى سخنى را که کسى درباره دیگرى گفته است براى او باز گفتن، یعنى سخنى را گوینده در ذم دیگرى گفته است به نزد شخص مورد مذمت بردن.
این عمل از آن جهت که سخن چین، سخنى را که گفته شده است انتقال مىدهد و چیزى بر آن نمىافزاید، همچون غیبت است.
پیامبر اکرم(ص) درباره سخن فرمودند:
لا یدخل الجنة نمام؛
هیچ سخن چینى وارد بهشت نمىشود.
و نیز در عبارتى دیگر فرمودند:
ان ابغضکم الى اللَّه تعالى المشاؤون بالنمیمه المفرقون بین الاخوان؛
مبغوضترین شما نزد خداوند متعال راهیان به سخن چینى هستند که بین برادران جدایى مىافکنند.
سخن چینى همچون غیبت موجب سستى روابط میان برادران مؤمن مىشود و آرامش اجتماع را از میان مىبرد.
عیبجویى
عیبجویى یعنى در کمین شناخت عیوب دیگران بودن این عمل به هر انگیزهاى که باشد زیان آور است. اگر عیبجویى به انگیزه شایع کردن عیوب دیگران باشد آزار و آسیب به دیگران است و از باب ایذاء مؤمن نادرست است و موجب سردى روابط اجتماعى و احساس ناامنى در جامعه مىشود و اگر به این انگیزه باشد که شخص صاحب عیب را مورد سرزنش قرار دهد روابط فرد عیبجو با صاحب عیب سرد و ناسالم مىشود. عیبجویى حتى اگر صرفا براى شناخت عیوب دیگران باشد باز هم ناپسند است؛ زیرا اعتماد فرد عیبجو به دیگران اندک و سوءظن او به دیگران زیاد مىشود و دچار تنهایى و انزوا خواهد شد. فرد عیبجو از برقرارى ارتباط صمیمى با دیگران محروم است. این محرومیت او را از فواید روابط برادرانه محروم مىکند و خداوند نیز که پوشاننده عیوب دیگران است، از آشکار شدن عیب بندگانش ناخشنود خواهد بود.
پیامبر اکرم(ص) فرمودند:
لا تتبعوا عثرات المسلمین، فانه من یتبع عثرات المسلمین یتبع اللَّه عثراته، و من تتبع اللَّه عثراته یفضحه؛
لغزشهاى مسلمین را پىگیرى نکنید، زیرا کسى که در پى لغزش مسلمین باشد خداوند لغزشهایش را پى مىگیرد و کسى که خداوند لغزشهایش را پى گیرد خدا او را مفتضح مىکند.
در جستجوى کشف عیوب دیگران بودن یعنى درخواست کردن کشف چیزى که پوشیده ماندنش مقصود ستارالعیوب است، و این مخالف با سنت خداست. بسا که آگاهى از عیوب دیگران، موجب عادى شدن عیوب و گناهان در چشم انسان شود و زشتى گناه را نزد عیبجویان اندک سازد. پس بهتر است که هر کس در جستجوى عیوب خویش و اصلاح آنها باشد.
من نظر فى عیب نفسه اشتغل عن عیب غیره؛
کسى که به عیب خویش بنگرد از عیوب دیگران منصرف مىشود.
امیرالمؤمنین(ع) درباره برخورد با گناهکاران، سخن جامعى دارند که در این جا نقل مىکنیم:
بر کسانى که گناه ندارند و از سلامت دین برخورداند، سزاست که بر گناهکاران و نافرمانان رحمت آرند و شکر این نعمت بگذارند چندان که این شکرگزارى آنان را مشغول دارد و به گفتن عیب مردمان وانگذارد. تا چه رسد به عیبجویى که برادر را نکوهش کند و به آن چه بدان گرفتار است سرزنش کند. آیا به خاطر ندارد که خدا چگونه بر او بخشید و گناهان او را که از گناهى که بدان دیگرى را سرزنش مىکند بزرگتر بود پوشایند. چگونه او را به گناهى سرزنش مىکند که خود مانند آن را مرتکب شده است و اگر چنان گناهى نداشته گناهان دیگرى داشته که از آن گناه بزرگتر است و به خدا سوگند اگر گناهى که کرده بزرگ نیست و گناهى کوچک است جرأت او را بر گفتن زشتى مردمان باید گناهى بزرگتر شمرد.
اى بنده خدا در عیبگیرى کسى که گناهى کرده است شتاب مکن زیرا امید مىرود که آن گناه را بر او ببخشند و بر گناه کوچک خود ایمن مباش! شاید که تو را بر آن عذاب کنند پس اگر از شما کسى عیب دیگرى را دانست بر زبان نراند به خاطر عیبى که در نزد خود مىداند و شکر بر کنار ماندن از گناه او را باز دارد از آن که دیگرى را که به گناه بزرگتر گرفتار است بیازارد.
یارى و همکارى
اگر انسان مؤمن دل خویش را از بدگمانى پاک سازد و حسد و دروغ و غیبت را به دور اندازد، مىتواند به دیگران یارى رساند و در تعقیب اهداف اجتماع مشارکت کند. بنابراین پاکسازى دل و رفتار از موانع سازگارى با دیگران مقدمه مناسب براى سازگارى را فراهم مىکند و سازگارى بیشتر مردم با هم جامعه را یک پارچه به سوى اهداف مشترک حرکت مىدهد یارى به دیگران و همکارى براى اهداف مشترک هم از لحاظ عقلى پسندیده است و هم دین بر خوبى آن تأکید بسیار دارد.
درباره اهمیت یارى مؤمنان امام باقر(ع) فرمودند:
کسى که در یارى و اقدام به رفع حاجت برادر مسلمانش کوتاهى کند، مبتلا به یارى کسى که بر او گناه مىکند مىشود و پاداشى نمىیابد.
اهمیت اهتمام به امور مسلمین، چنان است که پیامبراکرم(ص) فرمودند:
کسى که صبح کند و به امور مسلمین اهتمام نکند. مسلمان نیست.
و نیز از ایشان روایت شده است:
کسى که نیازى از برادر مؤمنش را برآورد گویا همه عمر خود را عبادت کرده است.
خداوند متعال در قران کریم مسلمانان را به همکارى با یکدیگر در کارهاى نیک دعوت فرموده است و از آنان خواسته است که در راه ایمان و آخرت، و بر اساس تقواى الهى همکارى کنند:
و در نیکوکارى و پرهیزکارى با یکدیگر همکارى کنید و در گناه و تعدى دستیار هم نشوید.
<** ادامه مطلب... **>
<** ادامه مطلب... **>
<** ادامه مطلب... **>
<** ادامه مطلب... **>
<** ادامه مطلب... **>
<** ادامه مطلب... **>
<** ادامه مطلب... **>
<** ادامه مطلب... **>
<** ادامه مطلب... **>
<** ادامه مطلب... **>
<** ادامه مطلب... **>